تبلیغ رسانه ای آل یاسین

گروه مبلغان رسانه ای و فضای مجازی

تبلیغ رسانه ای آل یاسین

گروه مبلغان رسانه ای و فضای مجازی

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۵ فروردين ۹۷، ۱۷:۲۹ - Mostafa Smerat
    عالی .
نویسندگان


صحبت تقسیم ملک بود
خیلی ها خوشحال بودند
 اما او ناراحت بود...

یک روز چند نفر از طرف دولت آمدند روستا و گفتند:همه ی اهالی بیایند  مسجد..

خانه ها را یک به یک می رفتند و مردها را می خواستند...

 او  ولی در پستوی خانه مخفی شد

با پرخاش بهش گفتم:همه می خواهند ملک بگیرند؛ شما قایم میشی..؟!

بزرگترهای ده هم آمدند دنبالش و اصرار که تو هم دو ساعت ملک بگیر

گفت:نمی خواهم

گفتند اگه نگیری تا عمر داری باید رعیت باشی ها


گفت:عیب نداره..

حتی صاحب زمین آمد وگفت: حالا که از ما به زور گرفتند ؛ من راضی ام که مال شما باشه
از شیر مادرت برات حلال تر

در جواب گفت:می دونی که خیلی از آن ملک ها مال بچه یتیم های بی سرپرست بود
اگه شما هم راضی باشی حق یتیم رو نمیشه کاری کرد

✅ آری شهید عبدالحسین برونسی نه تنها از آن اراضی نگرفت بلکه از آن روستا به مشهد رفت؛ مبادا رزق حرام وارد زند‌گیش شود

و او مصداق این حقیقت شد که:

✅بندگی کن تا که سلطانت کنند

او با چهار کلاس سواد یکی از بزرگترین سرداران سپاه اسلام شد که نامش لرزه بر اندام دشمن می انداخت.

برداشتی از کتاب خاکهای نرم کوشک ص۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی